نخستین کنگره ملی علامه امامی مازندرانی پیش از ظهر پنج شنبه با پیام آیت الله جوادی آملی در امیرکلای بابل گشایش یافت.
آیت الله جوادی آملی، استاد برجسته حوزه علمیه قم، در پیامی به نخستین کنگره ملی علامه امامی مازندرانی از جایگاه علمی این حکیم متأله تقدیر کرد. متن کامل این پیام به شرح زیر است.
حمد ازلی خدای سرمدی را سزاست؛ تحیّت ابدی، پیامبران الهی مخصوصاً حضرت ختمینبوّت را رواست. درود بیکران دوده طاها و اُسره یاسین را بجاست. به این ذوات قدسی تولّی داریم و از معاندان آنان تبرّی مینمائیم. مقدم علماء و اندیشوران حوزه و دانشگاه، مسؤولان محترم استان ولایتمدار و حضور مهمانان ارجمند را گرامی داشته و از برگزارکنندگان بزرگوار کنگره اسوه الحکماء حضرت علامه حاج شیخ مهدی امامی مازندرانی تقدیر نموده و پاداش دنیا و آخرت را برای همگان از ذات اقدس پروردگار مسألت میکنیم.
هر چند اِجلال حکیم متألّه و تکریم فقیه متورّع در این پیام کوتاه میسور نیست لیکن به منظور تذکره سیره آن سلف صالح و ائتساء به آن قُدوه فاخر چند نکتهای تقدیم محضر صحابه معرفت و اصحاب فقاهت میشود.
یکم: اسلام گذشته از آنکه فراگیری علم را لازم دانست، علومی که آموختن آنها از اهمیّت کامل برخوردار است معرفی نمود زیرا از حضرت رسول اکرم چنین رسید: «طلب العلم فریضةٌ علی کلّ مسلمٍ» و نیز از همان حضرت رسیده است که «إنّما العلم ثلاثةٌ: آیةٌ محکمة أو فریضةٌ عادلة أو سنّةٌ قائمةٌ» گرچه علوم نافع بیش از سه فنّ مزبور است لیکن همه آنها از یک منظر مندرج در سه علم یاد شدهاند.
زیرا دانشی که فرا گرفتن آن واجب یا راجح باشد از اقسام سهگانه مزبور بیرون نیست خطوط جامع علوم یاد شده در دانشهای عقلی و نقلی مطرحاند که فقیه نامور خطّه شمال و استاد مسلّم حوزه رسمی شیعه جامعِ معقول و منقول بود. فلسفه و کلام اسلامی را تدریس، فقه و اصول را تعلیم و اخلاق و تهذیب را به خوبی تبیین مینمود به طوری که در تذکیه عقول و تزکیه ارواح و تضحیه نفوسِ امّاره و مسوّله کاملاً موفق بوده است.
دوم: اسلام ساختار انسان را با گنجینه معرفتی معرفی مینماید یعنی بشر از منظر قرآن حکیم گرچه در زادروز خود از علوم حصولی و دانشهای بیرونی تهی بوده و چیزی از آنها را نمیدانست؟ وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئاً لیکن از لحاظ علوم حضوری و دانشهای درونی با دلمایه کافی آفریده شده و آیه فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا بیانگر آن است. آنچه در قرآن مجید به عنوان تذکره مطرح شده ناظر به همین مطلب سامی است که مبانی اصلی برای معرفت عدل و ظلم و مبادی اصیل برای شناخت حُسن و قبح و مقدمات استوار برای آگاهی از خیر و شرّ و ادله مُتقن برای پی بردن به رمز سعادت و شقاوت در نهان بشر نهادینه شد و پیامبران الهی مأمور اثاره این دفائن عقلیاند: «وَیُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ» نیز راجع به همین نکته است. انسانهای برخوردار از علمِ صائب و عمل صالح چونان حضرت امامی طبرستانی مشمول آن تذکره و این اِثارهاند.
سوم: هر چند علم گوهر تابناک است لیکن فراگیری آن از معلّم جامع بین قول سدید و جهاد شدید تابندهتر خواهد بود و جمله نورانی عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَی راز آن را روشن مینماید تعلّم آیتالله امامی مازندرانی از محضر حضرت آیتالله شهید حاج شیخ فضل الله نوری که در جهاد اوسط و اکبر همانند جهاد اصغر پیروز بود برگ زرّینی در تاریخ علمی آن مجاهد نستوه ورق خورد. زیرا حضرت امامی برابر رهنمود ریاست عالی مذهب حق تشیّع در انتخاب استاد خود طبق آیه فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ عمل کرد و علوم الهی را از معلّمی فرا گرفت که رفتار وی مصدّق گفتار او بوده و خشیت او از مقام قدس ربوبی وی را مصداق کامل إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ نمود. اگر حضرت امامی در این عصر به سر میبرد ثمر شیرین شجر طیّب شهادت استاد خویش را در شکوفایی نظام استوار اسلامی مشاهده میکرد هر چند عالمان وارسته که مداد قلم آنان برتر از خون شهیدان است همانند جانباختگان در راه دین هماره نزد خداوند زنده و مرزوق و از وضع راهیان راه آنان پُرسان و مُستَبشرند و پروردگار منّان بشارت لحوق رهپویان کوی وصال را به آنان مژده میدهند.
ذا هماکنون حضرت امام و معلّم شهیدش از انقلاب اسلامی آگاه و مسرورند و همانند سایر مشاعل هدایت و شهیدان شاهد از حیات ملکوتی برخوردار و از رزق ویژه الهی متنعّماند. و امام راحل و شهیدان شاهد را در ساحت قدس ربوبی متنعّمانه مینگرند و خُرسندند.
چهارم: گرچه قلوب بندگان سالکِ صالح مرآت معارف پروردگار است و اسمای حسنای الهی را ارائه مینماید لیکن به لحاظ وساطت فیض و رساندن آن به مشتاقان قرآن و عترت همانند ظروف مناسبی جهت جاردادن علوم فراگرفتهاند.
حیثیّت ظرف بودن انسان از راه مجاری ادراکی را میتوان از آیه: وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَهٌ استظهار نمود که گوش شنوا را وعاء و ظرف مطالب سودمند یعنی علم نافع معرفی کرد و هم از کلامِ نورانی حضرت ختمی نبوت استفاده کرد که فرمود: «خیر القلوب أوعاها للخیر فأعلی القلب الذی یَعیِ الخیر مملوٌّ من الخیر إن نَطَقَ نَطَقَ مأجوراً و إنْ أنْصَتَ أنْصَتَ مأجوراً» و نیز از سخنان امیر کلام حضرت سیّد اوصیاء امیرمؤمنان علیبنابیطالب استنباط نمود که فرمود: «إِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا» و همچنین از بیان آسمانی سبط اکبر پیامبر کریم اهل بیت وحی حضرت امام حسن مجتبی استخراج نمود که فرمود: «کونوا أوعیة العلم و مصابیح الهدی» یعنی ظرف دانش نافع بوده تا راه خود را بیابید و چراغ هدایت باشید تا دیگران را راهنمایی نمایید. پیروان چنین نصایح حکیمانه مصداق بارز لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ اند که هم گوش شنوا دارند تا صلای معلّمهای بشری را به خوبی بشنوند و هم قلب بیدار و هشیار دارند تا صدای معلّمان الهامبخش الهی را از درون استماع کنند و با همآوایی سمع و قلب و هماهنگی درون و بیرون هم از طهارت روح برخوردار گردند و هم زمینه تطهیر ارواح دیگران را فراهم کنند و مصداق معلّم کتاب و حکمت از یک سو و مُزکّی نفوس ازسوی دیگر شوند. حضرت امامی طبری همانند استاد شهیدش از مصادیق بارز این فنّ فاخر بوده است.
پنجم: امامت اهل تقوا و پیشوایی پرهیزکاران مقامی است بس منیع که فقط بهره اوحدی از عالمان سترگ الهی میشود و نیایش گروه اندکی درباره رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً مستجاب میگردد. زیرا متّقیان حقمدار و پارسایانِ خردورز به هر عالمی اقتدا نمیکنند و او را قُدوه خویش قرار نمیدهند. اوصاف عالمانی که به این فیض والا بار مییابند با ذکر محرومان از این سِمت معلوم خواهد شد. از حضرت ختمی نبوّت چنین رسیده است «مَن غَلَبَ عِلمُهُ هَواه فذاک علمٌ نافعٌ و مَن جَعَلَ شَهْوَتَه تحت قدمیه فَرَّ الشیطان من ظِلّه قال الله تعالی لداوود: حرامٌ علی کلّ قلب مُحبٌّ للشهوات أن أجعله اماماً للمتّقین» و حضرت امامی و استاد شهید وی امام متّقیان بودهاند.
ششم: گرچه علم بر مجموع مسائل که مرکّب از موضوعاتِ گوناگون و محمولاتِ متنوّع و روابطاند اطلاق میشوند لیکن اصطلاح دینی آن دخالت کیفیّت فراگیری آن و بهرهمندی از آن و گسترش و نفعرسانی آن را به همراه دارد زیرا با رعایت مبادی تعلّم و آداب آموختن و مراعاتِ بهکارگیری صحیح و ملاحظه نشر مآثر آن حِدّ تام علم که شامل تمام علل چهارگانه است حاصل خواهد شد چون معلّم شدیدالقوی مبدأ فاعلی نیرومند و برین است و متعلّم مشروحالصدر و با اخلاص مبدأ قابلی تامّ است علوم وحیانی مبثوت در قرآن کریم و مبسوط در سنّت حضرت ختمی نبوّت و آل وحی او که عیبه علم الهی و معدن حکمت خدا و مهبط الهام اویند مبدأ صوری کامل میباشد و عمل به آن و نشر احکام و گسترش حِکم آن مبدأ غائی والایی است که از آن برتر متصوّر نیست و این تصویر از حدیث نورانی رسول اعظم استنباط میشود که فرمود: «أوّلُ العلمِ الصَمْتُ و الثانی الاستماع و الثالث العملُ و الرابع نَشْره» البته معلّم کتاب و حکمت و مزکّی نفوس علوم توصیه شده نبوی یعنی آیه محکمه، فریضه عادله و سنّت قائمه را میآموزاند و متعلّم علی سبیل النجاه آنها را با اخلاص فرا میگیرد و به آن عمل مینماید و با سیره و سنّتِ گفتار، رفتار و کردار نوشتاری خود مایه انتشار آن میشود و چونان حضرت امامی طبری و سایر مفاخر این استان پیرو دوده طاها و اُسره یاسین برازنده کنگره تکریم خواهند شد.
هفتم: رمز جدال درونی آن است که انسان مجموع عقل نظری و خیال و وهم در جهت اندیشه و مرکّب از عقل عملی و شهوت و غضب در جهت انگیزه است وقتی این مبارزه به ثمر میرسد و پیروزی در جهاد اوسط و اکبر نصیب مجاهدان نستوهی چون حضرت امامی طبرستانی میشود که برابر رهنمود حضرت ختمی نبوت امتثال شود که آن حضرت چنین فرمود: «العلمُ رائدٌ و العقل سائقٌ و النفسُ حَرونٌ». زیرا اگر نفس مسوّله و امّاره علم نافع را به عنوان رائد و پیشه و آگاهکننده داشته باشد و نیز عقلی که به آن خداوند عبادت میشود و بهشت به دست میآید سائق و محرّک او باشد خواستههای خود را تعدیل و در مسیر مستقیم به تکامل خویش میپردازند.
در پایان این پیام تقدیر مجدد از مشاعل هدایت، مسئولان محترم استان، مهمانان بزرگوار و برگزارکنندگان گرانمایه اعلام میدارم./مهر